زلزله
سلام
دیشب حدود ساعت یک بود من داشتم سعی میکردم بخوابم😄 شب ها خیلی دیر میخوابم😑 بعد دیدم زمین داره میلرزه بلندشدم دیدم همچنان زمین داره میلرزه😐
فهمیدم زلزله س...
رفتم مامان بابامو صدا کردم اونا نفهمیده بودن،تعجب کردن. چون زیر اتاق من پارکینگه من فهمیدم .
آبجیم زنگ زد به خالم چون خونشون آپارتمانه.گفت رفتن تو کوچه.
من اون لحظه داشتم به خودم میگفتم چرا درس زلزله رو نخوندم😂 الان به دردم میخورد😂😂😂
خلاصه ما رفتیم تو پذیرایی خوابیدیم.ابجیم رفته بود ساک جمع کرد منم میخواستم ساک جمع کنم حال نداشتم😅😐
فردا صبح دیدم چقدر بچه ها توگروه حرف زدن😂😂😂
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی