نوشیننوشین، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
💞خاطرات شکلاتی💞💞خاطرات شکلاتی💞، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

🌈خاطرات شکلاتی🌈

خودت باش دختر!!❤️ خودت بودن قشنگتره😍

تاتر امسالمون😍😍

1399/2/16 22:10
نویسنده : 🌼 نوشین 🌼
270 بازدید
اشتراک گذاری

توی پست "یه خبر خوب*بهتون گفته بودم که تاتر داریم❤

خب دیگه بدیم سراغ امسال:

گروه هنری ثارالله تقدیم میکند

پوستر امسال😊

اجرای اول:

اجرای اول در تاریخ ۱۸ مهرماه ۱۳۹۸ بود و روز قبل یعنی ۱۷مهرماه تمرین داشتیم . روز اجرا ساعت ۱۲ ظهر رفتیم سالن تا یه کم تمرین داشته باشیم.

ما که رسیدیم دیدیم که یه فوتبال دستی اونجاست و من و بچه ها کلی فوتبال دستی بازی کردیم و خوش گذروندیم😂😁

وقتی که اجرا شروع شد من استرس نداشتم چون به غیر از امسال چندین بار اجرا کردیم اما هرچی به نقشم نزدیک تر میشد استرسم هم بیشتر میشد😯😢

همین که خواستیم بریم روی صحنه به خاطر اینکه صحنرو جور دیگه ساخته بودن مجبور شدیم  اون طرف صحنه بازی کنیم و من به خاطر همین حرصم گرفته بود😁خب یه جور دیگه تمرین کرده بودیمم😂😂

ولی خوب بود..

اجرای دوم:

اجرای دوم با بقیه  اجرا ها فرق داشت و توی این چند سال اینجوری بازی نکرده بودیم .

نمایش توی فضای باز بود و توی پارک اجرا کردیم.

این اجرا خیلی بهتر بود و واقعا راضی بودیم.

خدایا شکرت☺

گالری عکس😍

پشت صحنه ی اجرای اول _طارند☺

پشت صحنه خیلی باحاله همه چی قاطی پاتی😂یعنی هیچکس تو نقش خودش نیست😐😄

فرشتگان😁 و حضرت فاطمه💜👇

اسیر ها ازما عکس انداختن😂

دقایقی قبل از اجرا😊

به ترتیب از راست به چپ: نرگس،ستایش،خانم جنیدی،من،فاطمه ( علیجانی)

دقایقی قبل از اجرا💕

اینجا هنوز تماشاچی ها نیومدن😊👇

به ترتیب از راست به چپ: نرگس،ستایش،من

بچه ها اجرای دوم تقریبا یهویی بود 😐 یعنی ما مطمئن نبودیم که قراره اجرا داشته باشیم.جمعه شب ما مهمون داشتیم و آرمان بلا قرار بود بیاد خونمون😍

که اجرا داشتیم و من نبودم😒 دیروقت رسیدم خونه و خوابم میومد فرداش هم مدرسه داشتم😒

چون اجرا توی پارک بود یه اتاق کوچیک درست کرده بودند که ما بریم توش و معلوم نباشیم 😂

من تو چادر نشسته بودم که از گوشه چادر عمومو دیدم😐😂😂😂 اصلا نمیدونستم قراره بیان😁

عمو مهدی و محیا اومده بودن😉😍

عکس های اون شب💜

از راست به چپ: فاطمه ،ستایش،من،نرگس

بعد از اجرا:

امسال دیگه بعد از اجرا با کسی عکس ننداختیم از همون پشت رفتیم.چون خیلییی شلوغ میشه پارسال چقدر بعد اجرا وایمیستادیم با اون همه خستگی.

بعد از این اجرامون گفتن برین بسیج برای شام من میخواستم برم خونه به زوررررر نگهم داشتن😁 ارمان خونمون بود من میخواستم برم😄

خسته بودیماا خوابمم میومد دیگه افتضاح😁 اونجا داشتن مصاحبه میکردن من حال هیچی نداشتم اینور نشسته بودم😂

خلاصه رفتیم خونه. آرمان هنوز خونمون بود😍😍😍

🌷

خب دیگه این پستم تموم شد😍

خدا شکرت🌷

عکس زیادی نداشتم اما توی گوگل اسم نمایشمون رو بزنید عکس و فیلم هاش هست💞

اجراهامون عالی بود دست آقای عجمی و همه دست اندرکاران درد نکنه🌻

خدانگه دار💕

#کاروان_خورشید_اسیران_عشق

#خاطرات_شکلاتی

پسندها (8)

نظرات (3)


16 اردیبهشت 99 22:48
چه قددر عاالی)!😍😍😍😍😍
نوشین خانوم بازیگرتاتر هم بودی وما نمیدونستیم..افرین😘😘😘😘
🌼 نوشین 🌼
پاسخ
ممنونم نیلا جون💞😍
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
16 اردیبهشت 99 23:59
😍😍😍❤❤
🌼 نوشین 🌼
پاسخ
😍💕💕
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
17 اردیبهشت 99 9:07
موفق باشی عزیزم
🌼 نوشین 🌼
پاسخ
مرسی زهرای عزیزم😍